بهرام رحمانی: فضای وحشت و ترور در پایتخت نمایندگان خدا!؟

اخیرا محمدحسین صفار هرندی، وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی احمدی نژاد، در جمع برخی از فرماندهان سپاه، گفته است: «عده ای که از هم اکنون برای انتخابات ریاست جمهوری ۳ سال بعد شال و کلاه کرده اند، باید بدانند که نتیجه کلید زدن زودهنگام انتخابات در کشور، راه افتادن جنگ داخلی است.»

بهرام رحمانی
bamdadpress@ownit.nu

حکومت اسلامی ایران، بیش از سه دهه است که تروریسم را تبلیغ و ترویج و آموزش می دهد. حکومتی که تعدادی از فعالین سیاسی و حتا فرهنگی را در داخل و خارج کشور ترور کرده است؛ حکومتی که اعدامیان را در خیابان ها ساعت ها از جرثقیل آویزان می کند؛ حکومتی که در زندان ها مخفی و علنی گروه گروه زندانیان را اعدام می کند؛ حکومتی که در ملاء عام شلاق می زند و براساس قوانین وحشیانه اسلامی چشم درمی آورد؛ حکومتی که دست می برد؛ حکومتی که در داخل کشور و در سطح بین المللی مدافع تروریسم و گروه های اسلامی مافیایی و تروریستی است. طبیعی است کشوری که تروریست ها در آن حاکمیت دارند ترور دامن خود حکومت را نیز بگیرد. تروریست هایی که توسط حکومت اسلامی، آموزش های حرفه ای ترور و آدم کشی دیده اند از بالا تا پایین حکومت کم نیستند.

برای مثال، اخیرا محمدحسین صفار هرندی، وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی احمدی نژاد، در جمع برخی از فرماندهان سپاه، گفته است: «عده ای که از هم اکنون برای انتخابات ریاست جمهوری ۳ سال بعد شال و کلاه کرده اند، باید بدانند که نتیجه کلید زدن زودهنگام انتخابات در کشور، راه افتادن جنگ داخلی است.» بنابراین، روشن است که در درون حکومت اسلامی، همواره جناح های رقیب بازتولید می شوند که ریشه آن ها را باید در نحوه تقسیم قدرت و ثروت کشور بین گروه های مافیایی و تروریستی چپاول گران و قداره بندان حاکم بر کشور، مورد بحث و بررسی قرار داد. قطعا خط و نشان کشیدن سردار هرندی، نه به جناح «سبز اسلامی» حکومت به رهبری موسوی و کروبی، بلکه به جناح بندی جدیدی که در درون جناح حاکم اصول گرایان به وجود آمده، است.

یک هفته پس از انتشار تازه ترین گزارش آژانس بین المللی انرژی اتمی و یک هفته مانده به آغاز دور جدید مذاکرات هسته ای ایران با ۵+۱ در سوئیس، صبح دوشنبه ۸ آذر ۱۳۸۴ برابری با۲۹ نوامبر ۲۰۱۰، طی دو سوء قصد جداگانه در تهران، دو تن از کارشناسان ارشد هسته ای حکومت اسلامی ایران، مورد هدف قرار گرفتند. در این دو حادثه تروریستی، دکتر مجید شهریاری استاد فیزیک و مدیر یکی از پروژه های سازمان انرژی اتمی کشته شد و دکتر فریدون عباسی دانشمند ارشد وزارت دفاع و مرتبط با انستیتوی فیزیک کاربردی زخمی و راهی بیمارستان شد.

در این دو سوء قصد همسران این دو کارشناس هسته ای نیز زخمی شدند. به این ترتیب شمار استادان و کارشناسان مرتبط با فعالیت های هسته ای کشور که در یک سال و نیم گذشته مورد سوء قصد قرار گرفته اند به پنج تن رسید.
حسین ساجدی نیا، فرمانده انتظامی تهران بزرگ، دوشنبه ساعتی پس از این سوء قصدها در جمع خبرنگاران، اعلام کرد که دکتر مجید شهریاری، استاد فیزیک و عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی و هم چنین محقق جمهوری اسلامی ایران در پروژه «سزامی»، صبح روز دوشنبه زمانی که به همراه راننده و همسرش به سمت دانشگاه در حرکت بود، در حوالی میدان ارتش در اثر انفجار بمب کشته شد.

او، هم چنین در خصوص سوء قصد به جان دکتر فریدون عباسی نیز گفت: «دکتر فریدون عباسی، دیگر استاد دانشکده مهندسی هسته ای دانشگاه شهید بهشتی نیز صبح دوشنبه زمانی که به همراه همسرش در حال پارک خودروی خود در خیابان ولنجک در نزدیکی دانشگاه بود، مورد سوء قصد قرار گرفت، اما وی متوجه بمب گذاری شده و از محل حادثه فاصله گرفت و مجروح شد.» بنابراین، فضای وحشت و ترور، پایتخت نمایندگان خدا را فراگرفته است.
بر پایه گزارش های اولیه منتشره، اقدام تروریست ها به این شکل بوده است که موتور‌سواران تروریست نزدیک خودروی حامل استاد شده و با چسباندن یک بمب به ماشین از آن فاصله گرفته و سپس خودرو را منفجر می کردند.
گفتنی است دکتر فریدون عباسی دوانی، از جمله افرادی است که در قطعنامه ۱۷۴۷ شورای امنیت سازمان ملل که در تاریخ ۲۴ مارس ۲۰۰۷، برابر با ۴ فروردین ۱۳۸۶ به تصویب رسید، مورد تحریم قرار گرفته بود.
دکتر شهریاری، از اعضای شورای ملی سزامی (مرکز تابش سینکروترون برای تحقیقات و علوم کاربردی در خاورمیانه) و از مشاوران ایران در این پروژه بود.
مقامات و سران حکومت اسلامی و هم چنین رسانه های حکومتی، اظهارنظرها و گزارشات متناقضی منتشر کرده اند. یکی می گوید کار، کار انگلیس است و دیگری می گوید کار، کار سیا و موساد است و…

بنا به گزارش رادیو حکومت اسلامی ایران، عملیات سوء قصد به جان این دو استاد دانشگاه در خیابان ارتش و خیابان ولنجک میدان دانشگاه شهید بهشتی روی داد. در این حادثه دکتر مجید شهریاری کشته و همسرش مجروح و دکتر عباسی و همسرش زخمی شدند.
رادیو دولتی ایران در گزارشی در مورد حادثه روز دوشنبه گفته است که «عوامل مزدور صهیونیستی» این دو استاد فیزیک و عضو هیات علمی دانشگاه را که همراه خانواده، عازم محل کار خود در دانشگاه شهید بهشتی بودند مورد سوء قصد قرار دادند.
خبرگزاری حکومتی فارس، در خبری تحت عنوان «آمریکا و رژیم صهیونیستی امروز دو استاد دانشگاه را ترور کردند» گزارش کرده که افراد موتورسوار با چسباندن یک وسیله انفجاری به اتومبیل پژوی ۵۰۴ مجید شهریاری او را به قتل رساندند.
در گزارش دیگری در همین خبرگزاری، به نقل از شاهدان عینی آمده است که مهاجمان سرنشین دو دستگاه موتورسیکلت بودند و بمبی را به سوی اتومبیل مجید شهریاری پرتاب کردند و از محل گریختند.
این گزارش افزوده است که در نزدیکی همین محل، افراد موتورسوار با استفاده از همین روش، اتومبیل پژو ۲۰۶ فریدون عباسی دوانی را منفجر کردند اما موفق به قتل او نشدند.

خبرگزاری فارس انگیزه ترور این دو نفر را ناامیدی «عوامل» آمریکا و اسرائیل از انتقال و فرار مغزهای ایران به خارج دانسته و گفته است که دکتر عباسی دوانی استادیار پایه ۲۰ دانشگاه، استاد نمونه در سال ۸۶، معاون سابق دانش جویی دانشگاه بهشتی و «از اساتید بسیجی» بود.
خبرگزاری حکومتی مهر، با تایید خبر کشته شدن مجید شهریاری، در مورد سوء قصد به جان عباسی دوانی نوشته بود که وی متوجه قصد افراد مهاجم شد و توانست با گریختن از محل، از این سوء قصد جان سالم به در ببرد.
خبرگزاری دولتی ایران – ایرنا – به نقل از علی اکبر صالحی، رییس سازمان انرژی اتمی ایران که از فریدون عباسی در بیمارستان عیادت کرده، نوشته است که «دکتر شهریاری سال ها دانش جوی من بود و همکاری خوبی با سازمان انرژی اتمی داشت و یکی از پروژه های بزرگ سازمان را که افتخاری برای ملت ایران بود، در دستور کار داشت.»

به گزارش ایرنا، رییس سازمان انرژی اتمی ایران بدون نام بردن از گروه یا کشور خاصی، به «دشمنان» هشدار داده است: «با آتش بازی نکنید، زیرا صبر ملت ایران هم حدی دارد و اگر کاسه صبر ما لبریز شود، عاقبت بدی نصیب تان خواهد شد.»
بنا به نوشته سایت الف، متعلق به احمد توکلی نماینده مجلس، عباسی عضو هیات علمی دانشگاه امام حسین است که به علت مشغله کاری در وزارت دفاع، به این دانشگاه کمتر رفت و آمد داشته است اما در پرونده کاری او، ریاست بر دانشکده فیزیک این دانشگاه به چشم می خورد.
محمود احمدی نژاد، بعد از ظهر دوشنبه در نشستی خبری، در واکنش به ترور این دو کارشناس هسته ای ابتدا آمریکا و اسرائیل را متهم به دست داشتن در این ترورها کرد و سپس گفت: «دولت های غربی و رژیم صهیونیستی در ترور ۲ استاد دانشگاه کشورمان دست دارند و از مسئولان امنیتی می خواهم هرچه سریع تر عوامل را شناسایی و معرفی کنند.»

بنا به گزارش آفتاب، محمود احمدی نژاد در نشست مطبوعاتی خود با رسانه ها، هم چنین در پاسخ به سئوال دیگری پیرامون خرابکاری در در تاسیسات هسته ای ایران گفت: «برخی دشمنان خرابکاری هایی انجام دادند و تعدادی از سانتریفیوژ‌ها به طور موقتی از کار افتاد اما مسیر این خرابکاری ها کشف شد و علت آن هم بر طرف شد. او، تاکید کرد: «متخصصین ما خراب‌کاری ها را کشف کردند.» احمدی نژاد، اشاره ای به این مساله نکرد که «دشمنان» چگونه در تعدادی از سانتریفیوژ‌ها، خرابکاری زده اند؟!
وزیر کشور حکومت اسلامی، سرویس های اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل را به دست داشتن در ترورهای روز دوشنبه تهران متهم کرد.
تلویزیون دولتی به نقل از پاسدار نجار، اعلام کرد که سرویس های اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل با ترور دانشمندان هسته ای درصدد توقف برنامه های اتمی جمهوری اسلامی هستند.

سایت آفتاب، دوشنبه ۸ آذر ماه، نوشت: بعد از آن که یکی از مسئولان انگیزه اقدام به هواپیماربایی پریروز را تحت‌الشعاع قراردادن سفر سعد حریری (نخست وزیر لبنان) دانست، یک نماینده حامی دولت انگیزه دو ترور صبح امروز را هم تحت تاثیر قرار دادن سفر حریری به ایران دانست.
اسماعیل کوثری، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در خصوص ترور این ۲ دانشمند اتمی، گفت: «این اقدامات کور نشان دهنده به ذلت‌ افتادن استکبار جهانی و صهیونیسم است که توسط عوامل خودفروخته، افرادی را که در عالم علم و دانش و زندگی پاک خود به سر می برند این چنین به شهادت می رساند.»
این نماینده مجلس، خاطرنشان کرد: این نوع ترورها دقیقا صهیونیستی می باشد و عوامل آن در کوتاه ترین زمان ممکن شناسایی و دستگیر خواهند شد.

کوثری، این موج جدید ترورهای به راه افتاده را «نتیجه ابتکارات منطقه ای جمهوری اسلامی ایران» خواند که «شکست های پی‌درپی را به استکبار جهانی» تحمیل کرده و ادعا کرد: «استکبار جهانی به دلیل ناتوانی در جذب کشورهای منطقه و نیز تحت تاثیر قرار دادن سفر حریری به ایران، این موج جدید را به راه انداخته است.»

سایت حکومتی آتی نیوز، دوشنبه ۸ آذر ماه ۸۹ هم زمان با ترورهای تهران خبر داد: معاون آموزشی یکی از حوزه های علمیه اراک با ضربات چاقو به قتل رسید.
معاون آموزشی یکی از حوزه های علمیه اراک، ساعت ۸ صبح امروز به محض ورود به حوزه به دست فردی که هویت وی مشخص شده است به قتل رسید.
هنوز از علت این اقدام خبری در دست نیست و ماموران ضمن شناسایی فرد ضارب به دنبال یافتن انگیزه وی برای انجام قتل هستند.

سایت جوان آنلاین، وابسته به سپاه پاسداران، دوشنبه ۸ آذر ماه، نوشت: فوری/ سومین انفجار در تهران / صبح امروز در ادامه تلاش جریان نفاق برای ایجاد ناامنی در کشور، یک خودرو پژو ۲۰۶ نیز در شهرک محلاتی تهران منفجر شد.
این سایت افزود: «گفتنی است، این سومین حرکت تروریستی امروز صبح در تهران بوده که متاسفانه در این اقدام تروریستی ۲ تن از شهروندان به شهادت رسیدند و خساراتی نیز به بار آمد. محل دقیق این انفجار در ابتدای شهرک محلاتی تهران و روبروی داروخانه لشکرک بوده است.»

بیش از سه دهه است که تهدید و ترور و خشونت، هر روزه از زبان و فرهنگ و ایدئولوژی و سیاست های حکومتی اسلامی، در جامعه ایران رواج داده می شود. هم چنین مردم در این مدت، به طور روزمره شاهد اعمال جنایت کارانه حکومت اسلامی بوده اند. سران و مقامات و مسئولین سیاسی و نظامی و قضایی حکومت، همواره مردم را تهدید می کنند و آن ها را با القابی چون «دشمن»، «پیاده نظام دشمن»، «امنیت ملی را به خطر اندا خته اند» و غیره تهدید و زندانی و شکنجه و اعدام می کنند.
برای مثال، علی خامنه ای سردسته تروریست های حکومت اسلامی، اخیرا در سفری که به قم داشت در سخن رانی اش میلیون ها نفر از شهروندانی که سال گذشته به خیابان ها ریختند و علیه حکومت به ویژه خود خامنه ای شعار دادند «دشمن» خطاب می کند و «میکروب های سیاسی و اجتماعی» می نامد.
پاسدار احمدی نژاد نیز میلیون ها مردم معترضی را که در تظاهرات های سال گذشته شرکت کرده بودند «چهار تا خار و خاشاک» نامیده بود. یا این که او جوانان معترض را «اراذل و اوباش»، خطاب می کند.
 
معاون فرهنگی سازمان ملی جوانان حکومت اسلامی، از «به کار‌گیری افسران جوان در مقابله با جنگ نرم در کشور» خبر داد و افزود: «سازمان ملی جوانان در راستای مقابله با جنگ نرم بودجه ویژه ۲۰ میلیارد تومانی را به این امر اختصاص داد.»
کرمی، درباره بودجه ۲۰ میلیارد تومانی مقابله با «جنگ نرم دشمن»، گفت: «جنگ نرم در دستور کار دشمنان انقلاب و اسلام قرار گرفته است.»

زهره لاجوردی، مدیر آموزش مرکز امور زنان و خانواده ریاست جمهوری، گفت: «دوره آموزشی حکمت و معرفت در حوزه مقابله با جنگ نرم برای اساتید معارف دانشگاه ها و مدیران زن در دستگاه های مختلف برگزار شد.»

خبرگزاری فارس، طی یادداشتی به قلم «سعدالله زارعی» درباره ترورهای دوشنبه تهران، نوشت، «ماشه‌ ترور در تهران» در سوئیس چکانده شده و عاملان آن نه چند عنصر وابسته به یک گروهک تروریستی بلکه «ناتو» و سران غربی ۱+۵ می باشند از این رو در جریان مباحث میان ایران و غرب، این اولین مواضعه و مطالبه ما باید باشد.
او تاکید کرد: «وقوع حادثه تروریستی روز دوشنبه ۸ آذر ماه، شش روز قبل از آغاز دور سوم مذاکرات میان‌ تیم های مذاکراتی ایران و اعضای گروه ۱+۵ در سوئیس اتفاق افتاد…»

در حالی که حقوق بسیاری از کارگران پرداخت نمی شود و فقر و فلاکت اقتصادی در جامعه غوغا می کند مجلس حکومت اسلامی، با دست و دل بازی های بی حد و مرزی، بودجه های کلانی برای «نیروهای بسیج» و «جنگ نرم» اختصاص می دهد.
در خبرهای آمده است مجلس شورای اسلامی، در بخش دیگری از مصوبات خود درباره نیروی مقاومت بسیج از دولت خواست  زمینه‌ «پشتیبانی و کمک برای مقابله با جنگ نرم در حوزه های مختلف را، با درنظر گرفتن اولویت حضور فزاینده در فضای مجازی و سایبری»، مهیا کند.
برپایه بخشی دیگر از مصوبه مجلس، آن گروه از کارکنان دولت که به عنوان «بسیجی فعال و ویژه» شناخته می شوند، می توانند ۱۵ روز در سال به جای خدمت اداری، در دوره های آموزشی، اردوها و سایر برنامه ها شرکت کنند.
مجلس علاوه بر این اعتبارات ویژه ای را به پوشش بیمه و جبران خساراتی اختصاص داد که ممکن است هنگام به کارگرفتن بسیجیان فاقد پوشش بیمه در ماموریت های مختلف به آنان وارد شود. به «ماموریت های دفاعی و امنیتی» و «کاروان‌های راهیان نور» در این مصوبه اهمیت ویژه داده شده است.
تنها چند روز پیش از تصویب این قوانین، هاشمی رفسنجانی، رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام نسبت به خطر «آلودگی و گمراهی» بسیج هشدار داد. یادداشت هاشمی رفسنجانی به مناسبت ۵ آذر سالروز تشکیل بسیج، در وب سایت وی منتشر شده است.
یادداشت رفسنجانی، با اشاره به این که «جریانات سیاسی نباید برای اهداف باندی و جناحی این سرمایه عظیم ملی و دینی و انسانی را آلوده نمایند»، تصریح می کند: «بسیج باید مانند موسس خویش پرچمدار اعتدال در امور فرهنگی و اجتماعی باشد.»
در همین حال آیت الله علی خامنه ای، رهبر حکومت اسلامی به مناسبت سالروز تشکیل بسیج، ضمن ستایش از نقش نیروهای بسیج در آن چه «فتنه طراحی شده و پیچیده سال ۸۸» توصیف کرد، به آن ها هشدار داد که «خود را برای درگیری ها و چالش های آینده آماده کنند.»

گفتنی است که دی ماه سال گذشته، دکتر علی محمدی، یکی از دانشمندان هسته ای با انفجار بمبی کار گذاشته شده در موتورسیکلتی در کنار اتومبیل اش کشته شد. مقامات دولتی، این ترور را به عوامل آمریکا و اسرائیل نسبت دادند. بنا به نوشته سایت های منتقد دولت، این استاد هسته ای از طرفداران میرحسین موسوی و جنبش سبز اسلامی بود. به نوشته برخی منابع هواداران موسوی، علی محمدی نیز همانند بسیار دیگر از اساتید دانشگاهی، از معترضان به نتایج انتخابات بود و امضای او در پای نامه حمایت گروهی از استادان دانشگاه از نامزدی موسوی دیده می شد.
دبیرکل فراکسیون خط امام مجلس شورای اسلامی نیز در اظهارنظر خود درباره این ترورها، ادعا کرد «این حوادث خشونت بار اتحاد و انسجام مردم ما را بیش تر می کند»، گفت: «اقدامات تروریستی صهیونیست ها خللی در پیشرفت هسته ای ایران وارد نمی کند.»
تابش در عین حال، به ترور استاد علی محمدی اشاره کرد و گفت: «اگر عوامل آن شناسایی، محاکمه و مجازات می شدند، کم تر شاهد این اتفاقات در کشور بودیم»، افزود: «مقامات قضایی و امنیتی باید به رسالت خود عمل کرده و با ریشه یابی با عاملان این ترور برخورد کنند.»؟!

چند ماه پس از ترور دکتر علیم حمدی، احمد معتمدی، عضو هیات علمی دانشگاه صنعتی امیرکبیر و وزیر ارتباطات دولت محمد خاتمی نیز در سیزدهم اردیبهشت ماه سال جاری، در دانشگاه مورد حمله فردی مهاجم قرار گرفت و با ضربات چاقو از پایی درآمد. در این مورد هم رسانه ها و مقامات دولتی انگیزه این قتل را کینه های شخصی اعلام کردند و به پرونده هرگز آن گونه که باید و شاید است رسیدگی نکردند.
در ادامه این ترور ها شهریور ماه نیز یکی دیگر از اساتید دانشگاه به ضرب گلوله یک موتور سوار کشته شد. در این مورد نیز رسانه ها و مقامات دولتی نه اطلاع رسانی شفافی داشتند و نه پیگیری های مشخصی صوتر گرفت.
مقامات امنیتی و قضایی حکومت اسلامی، قتل آنان را غیرسیاسی اعلام کردند، باز هم برخی از سایت های خبری منتقدین دولت، این قتل ها را نیز با مسایل سیاسی، از جمله شکنجه و قتل بازداشتیان در بازداشتگاه کهریزک مرتبط دانستند.
در عین حال فراموش نکنیم که حکومت اسلامی تاکنون و به ویژه در پنح سال گذشته حاکمیت احمدی نژاد، تعداد زیادی از اساتید دانشگاه ها را اخراج، ممنوع التدریس و حتا زندانی کرده است.
در حالی که ترورهای دوشنبه ۸ آذر ماه، در دو نقطه مختلف کلان شهر تهران روی داد، اما روش به کار گرفته در هر دو ترور، به یک شکل بوده است. بنابراین، سازمان دهی و هدایت این ترورها، از یک مرکز و منبع بوده و کار افراد حرفه ای و آموزش دیده ماموران امنیتی و نظامی ویژه است.

این گونه ترورها، فضای رعب و وحشت در جامعه را شدت می بخشد و از سوی دیگر، در چنین فضایی حضور گسترده مامورین امنیتی – پلیسی در همه جای جامعه، به ویژه اطراف دانشگاه ها که به ۱۶ آذر نزدیک می شویم، در افکار عمومی توجیه پذیر می کند. بعلاوه، حکومت عناصری را که شغل های حساس امنیتی هم چون فعالیت در عرصه اتمی دارند، همواره با دو هدف زیر نظر مامورین امنیتی قرار می دهد: نخست امنیت آن ها را حفظ کند؛ و دوم این که اگر آن ها مرتکب کوچک ترین تخلفی شدند بلافاصله به مقامات بالا دست خوذ گزارش دهند. در صورتی که تخلف آن ها، به مسایل امنیتی حساس حکومت، لطمه ای بزند یکی از ساده ترین و میان بر ترین راه ها، ترور این عناصر است. در حال حاضر که اختلافات درونی حکومت، به خصوص در عرصه فعالیت های اتمی اش، بیش از هر زمان دیگری بالا گرفته، ترورهای این چنینی نیز اجتناب ناپذیر است.

نهایتا در مورد ترورهای دوشنبه تهران، مهم ترین سئوال این است که عاملین ترور که به پیشرفته ترین تکنیک انفجاری دسترسی داشته و خود نیز در این مورد بسیار حرفه ای و آموزش دیده عمل کرده اند چگونه با خیال آسوده در خیابان های تهران با موتورسیکلت رفت و آمد کرده و دست به ترور می زنند بدون این که اثری از خود باقی بگذارند؟! در چنین شرایطی، روشن است که قبل از هر کس، انگشت اتهام به سوی جناج بندی های درون حکومت گرفته شود.
بدین ترتیب، یک مشت آدم کش و تروریست حرفه ای تحت عنوان های رهبر، رییس جمهور، وزیر، سردار، نماینده مجلس، قاضی و غیره بر جامعه ایران حکم رانی می کنند تعجب آور و دور از انتظار نیست که آن ها، برای حفظ پست و مقام، قدرت و منافع اقتصادی و سیاسی و نظامی خود، جوخه های ترورشان را روز روشن به خیابان ها بفرستند تا با راه انداختن فضای رعب و وحشت و با مرعوب کردن مردم، چند صباح دیگری به حاکمیت خونین و ترویستی خود ادامه دهند.

در چنین شرایطی، حتا اگر فرض کنیم طراحان این ترورها، دولت های رقیب حکومت اسلامی هستند باز هم نباید اجازه داد انگشت اتهام تروریسم، از حکومت اسلامی به جای دیگری منحرف شود. چرا که عامل اصلی همه این ترورها و وحشی گری ها و همه بدبختی ها و فلاکت های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه ایران، حکومت اسلامی است! از این رو، حکومت اسلامی، حکومت جهل و جنایت، وحشت و ترور، زندان و شکنجه، اعدام و سنگسار است. تا روزی که این حکومت در قدرت است تروریسم و فقر و فلاکت اقتصادی و بحران های دردناک اجتماعی، هرگز از سر مردم ایران کم نخواهد شد. اما شکی نیست که جنبش های اجتماعی جامعه ما، چون جنبش کارگری، جنبش زنان، جنبش دانش جویی، روشنفکران و هنرمندان متعهد و مردم تحت ستم برابری طلب و عدالت جو، اگر بر پراکندگی و عدم تشکل یابی خود غلبه کنند به معنای واقعی از آن چنان پتانسیل قدرت مند طبقاتی برخوردارند که با اتحاد و همبستگی مبارزاتی خود قادرند، این حکومت جانی و وحشی را زیر بکشند و جامعه ای شایسته انسان بسازند.

سه شنبه نهم آذر ۱۳۸۹ – سی ام نوامبر ۲۰۱۰

منبع: یادداشت روز دیدگاه

ارسال دیدگاه