“فلسفه فقر” خواننده: Felipe Coronel

بیشتر هموطنای سیاه پوست و آمریکای لاتینی من که به خاطرغذا ٬ لباس و سرپناهی در زاغه نشینها میجنگند نگران این هستند که٬ بدبختانه فلسفه بافی در مورد آزادی و دمکراسی سوسیالیستی خارج از درک اوناس. اونا متوجه نمیشن که آمریکا بدون جدا کردن اونا از هویتشون نمیتونه زنده بمونه ٬ به خاطر اینکه اگر ما کمی حواسمونو جمع میکردیم و میفهمیدیم که کی هستیم٬ راهی وجود نداشت که به این کشور لعنتی اجازه بدیم در کشور ما  آگاهانه قتل عام کنن. نا آگاهی وجود داره٬ اما میشه اونو نابود کرد.

خواندده: Felipe Coronel
مترجم: پیام پرتوی
برای هر چه بیشتر آشنا شدن با خواننده بر روی این آدرس کلیک کنید:

http://en.wikipedia.org/wiki/Immortal_Technique

بیشتر هموطنای سیاه پوست و آمریکای لاتینی من که به خاطرغذا ٬ لباس و سرپناهی در زاغه نشینها میجنگند نگران این هستند که٬ بدبختانه فلسفه بافی در مورد آزادی و دمکراسی سوسیالیستی خارج از درک اوناس. اونا متوجه نمیشن که آمریکا بدون جدا کردن اونا از هویتشون نمیتونه زنده بمونه ٬ به خاطر اینکه اگر ما کمی حواسمونو جمع میکردیم و میفهمیدیم که کی هستیم٬ راهی وجود نداشت که به این کشور لعنتی اجازه بدیم در کشور ما  آگاهانه قتل عام کنن. نا آگاهی وجود داره٬ اما میشه اونو نابود کرد.

سیاه پوستها راجع به تغییر حرف میزنن و با سیستم همکاری میکنن که اونو بوجود بیارن. مسئله همیشه اینجاست که هر وقت شما تلاش میکنی که سیستم رو از داخل تغییر بدی٬ این تو نیستی که سیستم را عوض میکنی٬ این سیستم هست که دست آخر تورو عوض میکنه.

البته سازش در مواقعی غلط نیست٬ اما اینکه در موقعیتی خودتو بفروشی کاملا یک مسئله دیگه اس و من طی یک مدت طولانی که زندگی کردم  اینو شاهد بودم و میدونم که یک مسئله جدیه.
آمریکای لاتین جمع بزرگی از کشورهایی هستن که رئیس جمهورهاشون تو چشم امپریالیستهای اقتصادی ترسو هستن.٬ بله ببین٬ کشورهای جهان سوم ٽروتمند هستن٬ امکانات زیادی دارن و خیلی از این کشورها توان اینو دارن که شکم مردم گشنه خودشونو سیر کنن٬ ولی بچه هایی که ما همیشه تو فیلمها میبینیم دارن تو آشغالا دنبال غذا میگردن. اما پولدارا٬ به عبارت دیگه یه دولت بوسیله ٽروتمندا اداره میشه مٽل این یکی٬ و بصورت سنتی دولتهای جابر اروپایی جهان سوم را مجبور میکنند که جنسای غیر ضروری را گرون بخرن در حالیکه بخش بزرگی از امکانات طبیعی خودشونو صادر میکنن. من کاملا مطمئنم که مردم به رفتار و احساسات من توجه میکنن و به دنبال نفرت و دورویی میگردن. انقلاب من از عشق به مردمم الهام میگیره و نه نفرت نسبت به دیگران.

بله نگاه کن٬ بیشترلاتینیها به خاطر تورم زیادی که بوسیله کمپانیهای آمریکایی تو آمریکای لاتین بوجود آوردن اومدن اینجا هستن. گذشته از این٬ خیلیها هستن که به دنبال یه زندگی که از دمکراسیهای دست ساز که بوسیله آمریکائیها حمایت میشه دور باشن٬ جاهایی مٽل السالوادور٬ گواتمالا٬ پرو٬ کلمبیا٬ نیکاراگوئه٬ اکوادور و جمهوری دومنیکن٬ و نه فقط کشورهای اسپانیایی زبون٬ بلکه هائیتی و جامائیکا هم همینطور.
به روشهای مختلف به ما یاد دادن که به سبک جامعه استعماری بهم نگاه کنیم٬ مبارزه ما مشابه و تا زمانیکه اینو نفهمیم٬ میاییم که برای باقیموندهای روی میز سیستمی که به جای مستقل مارو چاکر و متملق بار آورده بجنگیم. و به همین دلیل ما کنترلی نداریم زمانیکه تحریم کوبا رو متوقف میکنه٬ یا وقتی که بمبها دیگه روی Vieques نمیباره.

اما میبینی٬ اینجا در آمریکا موضعی که مارو با اون تغذیه میکنن اینه که خارج از آمریکا مردم کمتری زندگی میکنن. “بشاش به اونا٬ به اونا اجازه بده که خودشون به وضع خودشون سر و سامون بدن. “نه بشاش به خودت٬ اونها تو هستی. مهم نیست که تو چقدر میخوای موهاتو بلوند کنی و یا چشمای قلابی برای خودت بذاری٬ یا یک برنامه ضد اشتها و استاندارد برای زیبایی رو دنبال کنی٬ یا فرقی نمیکنه که تو چه مقدار الماس از مردمی که تو رو وحشیانه استٽمار میکنن برای اینکه اونا را بدست بیارن میخری٬ فرقی نمیکنه که تو چه مدل ماشینی رانندگی میکنی و چه نوع لباس شیکی میپوشی٬ تو هرگز از اونا نمیشی. برای اونا توآدم نیستی بلکه یه میمون کوچیکی. من ترجیح میدم که مغرور باشم به اون چیزی هستم٬ به جای اینکه ناامیدانه تلاش کنم چیزی باشم که واقعا نیستم٬ فقط برای اینکه جزو اونا به حساب بیام. و چه قبول بکنیم و یا نکنیم٬ این همون فرهنگ یا کمبود فرهنگی که میخوان مارو باهاش تغذیه کنن.

من زندگی بهتری برای فامیل و بچه هام میخوام اما لازم نیست که به قیمت زندگی میلیونها نفر از مردم کشورم تموم بشه٬ به ما یاد دادن که اگرما این مردم  رو برای استٽمارکردن نداشتیم٬ اونوقت آمریکا به اون اندازه  ٽروتمند نمیشد که به ما اجازه بده که این یک خرده خرت و پرت رو برای زند گیمون داشته باشیم و یک زندگی اولیه قابل تحمل را برای خودمون بسازیم. نه این غلطه. این تاجرای بزرگ و کارمندای دولت هستن که پول واقعی را درمیارن.
دشمن من بطورمتوسط سفید پوستها نیستن٬ بچه های تو منطقه یا بچه هایی که تو خیابون میبینم هم نیستن٬ دشمن من سفید پوستهایی هستند که من نمیبینم: مردم تو کاخ سفید٬ مالک مونوپولهای بزرگ٬ لیبرالهای سیاستمدار قلابی٬ اونا دشمن من هستن. ژنرالهای ارتش که اغلب محافظه کارند٬ لعنتیهایی هستند که من میخوام باهاشون بجنگم٬ نه اون مردم فقیر٬ و نه سربازهای عقب افتاده و مفلس که آنقدر احمقند که ذره ای نمیفهمند که در دنیا چی میگذره.

در حقیقت٬ من با کارگران و مردم سفید پوست طبقه متوسط وجه مشترک بیشتری دارم تا با سیاه پوستهای پولدار و آمریکای لاتینیها. تا زمانیکه راسیسم آمریکا را به خون میکشه٬ ما احیتاج داریم که بفهمیم که مسئله طبقات یک مسئله جدیه. خیلی از ماها تو یک قایق نشستیم (مشکلی مشترک داریم- مترجم) و این قایق در حال غرق شدنه٬ در حالیکه این سرمایه دارهای لعنتی با یه هواپیمای لوکس سواری میکنند. تا زمانیکه ما سر بیرون کردن مردم از این قایق که توش هستیم با هم دعوا میکنیم٬ فرصت اینکه زندگی بهتری را برای خودمون دست و پا کنیم از دست میدیم.

ارسال دیدگاه