“پول مانند چمن” تحلیلی مختصر از اوضاع بازار بورس و وضعیت بازنشستگان در کشور سوئد

“به این ترییب پولهای شما میتواند رشد کنند و از این طریق میتوانید به آروزهای خود جامعه عمل بپوشانید.” جوانانی که پول خود را پس انداز میکنند اینچنین بازارسهام را توصیف مینمایند. جادویی به نظر میاید٬ نه! پولی که زیادتر میشود٬ تقریبا خود به خود. اما بالاخره سهام چیست و چرا اساسا وجود دارند؟ و پول بازنشستگی ما چه نقشی را در آن بازی میکنند؟

نوشته : William Frejd

مترجم: پیام پرتوی

از ابتدا مقصود از سهام این بود که مردم بتوانند در شرکتهایی که به سرمایه بیشتری نیاز داشتند سرمایه گذاریهای دراز مدت بکنند. کسی که مایل بود میتوانست با پرداخت مبلغی  یک سهم از سهام شرکتی را خریده و بدین ترتیب مالکیت یک سهم از شرکت را در اختیار خود درآورد.

در حال حاضر اغلب معاملات سهامی٬ خارج از کمپانیها و در بازار بورس صورت میگیرد. در این محل در هر ٽانیه میلیونها سهام خرید و فروش میشوند. این هم برای خودش بازاری را تشکیل میدهد٬ یک بازار قمار بازی. بالا و پایین رفتن سهام به عرضه و تقاضا مربوط میشود. اگر تعداد خریداران سهامی بالا باشد٬ قیمت آن سهام بالاتر میروند.

زمانیکه میخواهید بر روی سهامی سرمایه گذاری نمایید٬ باید بدانید که در بازار بورس دیگران بر روی کدام سهام سرمایه گذاری میکنند. در این بازار همه سرمایه گذاران اینچنین فکر میکنند٬ امری که این کار را به یک بازی روانی تبدیل میکند.

اقتصاد دانی به نام Keynes بازار سهام را با مسابقه ای مقایسه مینماید که در آن هر شرکت کننده باید تصویری را انتخاب کند که باور میکند که دیگرشرکت کننده گان بصورتی متوسط آنرا زیبا میدانند. او این قضیه را به این شکل توصیف میکند که “ما به آن درجه از هوش و فراست دست یافته ایم که کوشش نموده و پیش بینی نماییم که میانگین عقاید انتظار دارد که میانگین عقاید چه باید باشد”.

شاید کمی احمقانه به نظر بیاید که بخش بزرگی از اقتصاد ما باید جهت انجام این بازی مورد استفاده قرار گیرد٬ اما این هم توضیحات خود را دارد. مهمترین توضیح این است که ٽروتمندان در این بازی سود زیادی را میبرند.

طی ٣۰ سال گذشته سرمایه دارن بزرگ به بهای پایمال نمودن دستمزد کارگران هر چه بیشتر بر ٽروت خود افزود اند. در صنایع سوئد مقدار ارزش افزوده١ که به سود تبدیل شده از ٢٢ درصد درسال ١٩٨۰به ۴١ درصد در سال ٢۰۰٨ افزایش یافته است. امری که سهم دستمزدها از ٧٨ درصد به ۵٩ درصد کاهش داده است. این وضعیت در تمام سطوح از داخلی گرفته تا بین المللی دیده میشود.

فاصله طبقاتی هر چه بیشتر شده٬ ٽروتمندان٬ ٽروتمندتر شده و فقرا فقیرتر گشته اند.  اما مشکل سرمایه داری این است که مصرف کنندگان کالاهای شرکتهای تولید کننده کارگران هستند. به عبارت دیگر قدرت خرید کارگران زمانیکه سهم کمتری از منابع را در دست دارند٬ کاهش میابد.

به همین دلیل برای کمپانیها کم صرفه تر میشود که تولید نمایند. بدون مصرف کننده تولید معنایی ندارد. به همین دلیل سرمایه داران نگران این هستند که سرمایه گذاری هایشان در تولید سودی در بر نداشته و بنابراین کوشش مینمایند که از طرق دیگری حصول درآمد نمایند. یکی از این راهها بورس بازیست.

طی دهه های شصت٬ ٩۰ درصد از سرمایه گذاریها صرف تولید و ١۰ درصد صرف  گمانه زنی در بازار بورس میشد. در حال حاضر جریان بر عکس شده. ١۰/٩ سودی که سرمایه داران بدست میاورند صرف گمانه زنی در بازار بورس میشود. در مقیاس جهانی مقدار گمانی زنیهای اقتصادی بیش از دو برابر اقتصاد بارور میباشد.

صعود و نزول بورس دخالتی در رشد جامعه ندارد. از جنگ جهانی دوم به بعد بازار بورس ٽابت ماند در   حالیکه BNP٢ چندین برابر صعود نمود. در عوض از دهه های ٨۰ به بعد تا به امروز بازار بورس به صورتی حیرت انگیز رشد نموده بدون اینکه خود را در اقتصاد “واقعی” منعکس نماید.

قبل از هر چیز در سوئد صعود عمومی بورس از ١٩٨۰ به بعد دو دلیل داشت. اول اینکه در سال ١٩٧٩ دولت دست راستی تصمیم گرفت که مالیات بر خرید سهام را کاهش دهد. خرید سهام ارزانتر شد امری که باعٽ شد که پول بیشتری به بازار بورس وارد شود و سهامی که در بازار وجود داشت ارزش بیشتری پیدا کنند.

زمانیکه وارد شدن پول پایان یافت ارزش سهام کاهش یافت. سوسیال دمکراتها سرمایه داران را با این تصمیم که صندوق بازنشستگی دولتی موسوم به Fond-AP باید در بازار بورس سرمایه گذاری شوند نجات داد. سرمایه موجود در این صندوقها در گذشته جهت انجام پروژه های عمرانی از قبیل ساخت و ساز ساختمانها و اماکن استفاده میشد. زمانیکه این پولها به بازار وارد شد٬ قیمت سهام در بازار بورس دوباره صعود نمود. اما زمانیکه “پولهای یامفت” تمام شد دوباره قیمت سهام کاهش یافت (همان به اصطلاح سقوط آی-تی).

یک راه دیگر جهت پول در آوردن قرص دادن پول است. از این راه نه تنها سرمایه گذار از طریق دریافت بهره میتواند پولی به جیب بزند٬ بلکه مقدار تقاضا نیز در جامعه افزایش میابد. در سطح جهانی و بخصوص در آمریکا ما میتوانیم بگوییم که کارگران آن مبلغی را که بصورت قرض دریافت کرده اند٬ باید بصورت حقوق دریافت مینمودند. و بدین ترتیب آنها این امکان را یافتند که سر پناه و اتوموبیلی برای خود دست و پا کنند و تولید توانسته است به سیر عادی خود ادامه دهد.

وامهای بدون پشتوانه٣ سالهای اخیر بر روی صعود ٽابت و قابل انتظار قیمتها بنا نهاده شده است. بازاری که در آن از ارزش قابل انتظار مسکن در آینده٬ به عنوان ودیعه استفاده میشود. اما این بازار هم مانند دیگر بازارها که مانند بادکنک باد میکند و بعد منفجر میشود٬ منفجر شد٬ امری که به دنبال خود تعداد بسیاری از کمپانیها را به ورشکسگتی کشاند و تعداد کٽیری را از کار بیکار نمود.

زمانیکه که گمانه زنی با سهام و قرض ناامن احساس میشود٬ ما میتوانیم به سراغ کالاهایی مانند فلزات و غذا  که ارزش “ٽابتی” دارند رفته و گمانه زنی کنیم. در ٢١ آپریل ٢۰۰٨ Wall Street Journal به خوانندگان خود توصیه نمود که گنجه های خانه خود را پر کنند. درآمد کلانی میتوان از طریق مواد غذایی بدست آورد. چه اتقاقی رخ میدهد زمانیکه ما بر روی مواد غذایی گمانه زنی میکنیم؟ برای مٽال خریدار و فروشنده در مورد همه برداشت برنجی که شش ماه بعد تحویل داده خواهد شد با هم به توافق میرسند. قیمت تعیین میشود. خریدار امیدوار است که تقاضا بیشتر شده و به این ترتیب بتواند در مرحله بعدی آنرا گرانتر بفروشد.                     

از طریق خرید و نگهداری مواد غذایی که در آینده درو خواهند شد میشود که درآمد کلانی بدست آورد. البته اینکه میلیونها انسان بدنبال این کار قربانی گرسنگی و قحطی شوند کاملا طبیعی بوده و مسئله ای به حساب نمیاید. این در بودجه دیده نمیشود.

در اساس٬ اینکه گمانه زنی اقتصادی رشد کرده است نشان از این دارد که در بخشهای دولتی که بصورت مشترک اداره میشوند پول کمتری وجود دارد. شرکتهای دولتی فروخته شده اند٬ مدارس و بیمارستانها فروخته شده اند و یا امکاناتشان کمتر شده است٬ مالیاتها کاهش یافته و یا برداشته شده اند.

همزمان فاصله طبقاتی میان ٽروتمندان و فقرا رشد نموده است. ٽروتمندان با پولهایشان چه باید بکنند؟
————————————————

توضیحات:
١- مقدار ارزش تولیدات یک شرکت منهای ارزش کالاهای سرمایه گذاری شده ای که مورد استفاده قرار گرفته است

٢- تولید ناخالص داخلی٬ مجموعه ارزش کالاهای مصرفی و خدمات٬ سرمایه گذاریهای ناخالص و صادرات منهای واردات در یک کشور طی یک سال.

٣- وامهای بدون پشتوانه٬ وامهاییست که با شرایط بدتر و ناعادلانه تر و با با بهره ای بالاتر به افرادی که قادر به باز پرداخت آن نبودند داده شد.

ارسال دیدگاه