پیدایش «روز جهانی زن» و بزرگداشت ۸ مارس
روز جهانی زن به همه زنان مبارک باد! و نیز به همه دمکراسی خواهان ، که با آگاهی براینکه دمکراسی تنها با مشارکت زنان امکان پذیر است، زنان را در مبارزاتشان و در بزرگداشت این روز همراهی میکنند. ….
تلاش و مبارزه زنان برای احقاق حقوق انسانی و مدنی خود با ورود وسیع آنان به مناسبات اجتماعی و عرصه کار و تولید برای بهبود زندگی و شرایط بهتر کار آغاز گشت و با مبارزات برای بدست آوردن حق رای و حقوق مدنی خود ادامه یافت، و اکنون نیز با مبارزات پیگیر برای حقوق و فرصتهای برابر با مردان، و برای صلح و زندگی بهتر ادامه دارد. در این پیکار ، زنان از مرفهترین قشرهای اجتماعی در کشورهای پیشرفته سرمایهداری تا فقیرترین آنان در عقبماندهترین کشورهای افریقایی مشارکت دارند. امروزه در اکثر جوامع و کشورهای دنیا ، مسائل زنان و خواستها و مطالبات حقوقی و سیاسی و مدنی آنها ، تنها مسئله خاص زنان نیست ، بلکه بخش بزرگی از جامعه ، بویژه قشرهای آگاه و متجدد در این مبارزات مشارکت میکنند.
۸ مارس ، روز جهانی زن ، روز گرامیداشت این مبارزات و کوششهای تاریخی زنان و تجدید پیمان برای تداوم آن تا پایان هر نوع تبعیض و نابرابری میان زنان و مردان در جوامع بشری است. این روز بویژه از آن رو برای زنان ایران اهمیت دارد که یادآور تلاشهای آنان برای درنوردیدن موانع و مرزهای سنت و ایدئولوژی در هر شکل آن و هم آوایی و همراهی با زنان جهان در اعتراض به تبعیض و خشونت و ستم و نابرابری علیه نیمی از جامعهی بشری است. اهمیت روز زن در تاکید بر جهانی بودن و جهانشمول بودن مطالبات زنان است. مطالباتی که قبل از هر جای دیگر و به روشنی ، در اعلامیه جهانی حقوق بشر منعکس است. به همان اندازه که حقوق بشر امری فراملی و جهانی است ، حقوق زنان نیز بمانند حقوق بشر، جهانی و عمومبشری است.
در این روز زنان ایرانی، همانند زنان در دیگر کشورهای دنیا، مشکلات و مسائل خود را بر میشمرند و راه حلهایی برای بهبود شرایط خود متناسب با موقعیت و امکانات خود ارائه میکنند، و هم آوا با زنان در اروپا و افریقا و امریکای لاتین بر خواست خود برای کاهش نابرابریهای اجتماعی و حقوقی بین زن و مرد تاکید نموده و حذف بی عدالتیهای جنسی و جنسیتی را طلب میکنند؛ و این است آنچه که در این روز زنان را در سراسر دنیا به هم پیوند میدهد.
«روز جهانی زن» فرصتی است برای این که زنان حاصل مبارزات خود را برای برابری، صلح و پیشرفت ارزیابی نموده و بار دیگر بر همبستگی خود تاکید ورزیده و پیوندهای همیاری خود را برای تغییرات مثبت اجتماعی به نفع زنان و به نفع همه جامعه مستحکم تر نمایند. باعث تاسف است که پس از نزدیک به یک سده از پیدایش روز جهانی زن، زنان ما در حالی این روز را برگزار میکنند که اساسی ترین حقوق آنان در همه زمینهها توسط قانون رسمی کشور پایمال میشود.
زمینه پیدایش روز جهانی زن
پیدائی روز جهانی زن به اوایل قرن بیستم باز میگردد، زمانی که جهان صنعتی شاهد تلاطمهای عظیم اجتماعی بود. زنان همزمان با ورود خویش به بازار کار با سنت مبارزه انقلابی آشنا شده و مبارزه برای حقوق خود را با مبارزه برای دنیایی بهتر در آمیختند.
در کشورهای صنعتی در آغاز قرن بیستم، تعداد زنان در بازار کار سریعا رو به افزایش بود. محل کار زنان از مردان جدا بود و زنان عموما در صنایع نساجی و کارخانجات مشغول به کار بودند. شرایط کار طاقت فرسا بود و زنان ساعات کار طولانی را همراه با بچه داری و وظایف خانه انجام میدادند و در خانه نیز از خشونت شوهران خویش در امان نبودند. در این دوران زندگی برای زنان، در انجام نقش سنتی خود و در عین حال برابری با مردان در بازار کار، بس دشوار بود. زنان از بسیاری از حقوق اجتماعی محروم بودند و هنوز حق رای نداشتند.
در کشورهای صنعتی اتحادیههای کارگری رو به گسترش بودند و نه تنها مردان، که زنان به صفوف این اتحادیهها میپیوستند. در همین زمان زنان طبقات متوسط و مرفه مبارزات جدی برای بدست آوردن حق رای را در اروپا و آمریکا آغاز کرده بودند. همزمانی مبارزات کارگری و مبارزات زنان باعث ایجاد اختلاف در صفوف کارگران، و نیز در صفوف زنان شده بود. بسیاری از کارگران مرد از کارگران زن حمایت نمیکردند زیرا که آنان را رقیب خود میدیدند. افزون بر آن، مردان عموما مبارزات زنان را در مقایسه با مبارزات خود برای برقراری سوسیالیسم، دارای اهمیت جدی نمییافتند. مردان در این زمینه تنها نبودند و بودند زنانی هم که سعی داشتند از تفرقه در صفوف کارگران بپرهیزند و از این رو از خواستههای خود در زمینه حقوق زنان چشم پوشی میکردند. زنان طبقه متوسط و مرفه در اروپا برای «حق رای محدود برای زنان» مبارزه میکردند و در انگلستان لایحهای را به مجلس برده بودند که حق رای را محدود به اقشار متوسط و بالای جامعه میکرد و به موجب آن زنانی که مالکیت بر زمین و مستغلات و یا امتیازات اجتماعی دیگری داشتند، حق رای بدست میآوردند.
اما زنانی مانند کلارا ستکین (Clara Zetkin)، سوسیالیت آلمانی، و آلکساندرا کولونتای (Alexandra Kollontai)، کمونیست روسی، همزمان بر خواستهای کارگران و حقوق زنان پای فشردند. ستکین که از سیاستمداران برجسته چپ اروپا بود، با تعمیم شیوههای مبارزه کارگران به مبارزات زنان، و نیز با گره زدن مسئله حقوق زنان به مبارزه برای دمکراسی و عدالت اجتماعی، نقش برجستهای در جنبش زنان در غرب بویژه برای بدست آوردن حق رای ایفا کرد. وی در یک سخنرانی درباره جنبش حق رای زنان چنین گفت: “حق رای محدود برای زنان، نارضایتی سیاسی آنان را از بین نمیبرد، بلکه قدرت طبقه مالک را افزایش میدهد، و وسیلهای برای تداوم بردگی اجتماعی و سیاسی تودههای تحت استثمار میشود … بسادگی میتوان دریافت که مبارزه زنان بورژوازی انگلستان برای حق رای، با بیشترین قوا در جهت «حق رای محدود برای زنان» است. در این راه، آنان تنها بر اساس منافع طبقاتی خود عمل میکنند. آنان دغدغه دمکراتیزه کردن انتخابات را که در جهت منافع زنان پرولتاریا است، ندارند. این خانمها در موارد دیگر نشان داده اند که ظرفیت درک منافع زنان کارگر را ندارند.”
«روز جهانی زن» از آن رو برجسته بوده و هست که سمبل پایبندی و همبستگی زنان – صرف نظر از دیدگاههای سیاسی و ایدئولوژیک گوناگون در میان آنان – در مبارزه برای بدست آوردن حقوق شان میباشد. این نکته بستر ساز پیدایش این روز بوده است چنانچه ستکین، که بنیانگزار «روز جهانی زن» بوده و در غرب به عنوان «مادر» این روز شناخته میشود، در همان سخنرانی درباره حق رای زنان چنین میگوید “اما زنان میبایستی که این حق را بر اساس اصول دمکراتیک در وسیع ترین مفهوم آن کسب کنند. نه تنها به این مفهوم که در قبال وظایف برابر، حقوق برابر بایستی برقرار باشد. ما این را به پیشرفت جامعه مدیونیم که همه نیروهای ویژه فکری و کیفیتهای اخلاقی که ما زنان دارا هستیم، در خدمت جامعه بکار گرفته شود. ما همچون برخی از مدافعین حق رای برای زنان عقیده نداریم که زن و مرد باید حقوق برابر داشته باشند زیرا که از نظر فکری مانند همدیگر هستند. نه! من بر این باورم که ما از نظر جسمی و فکری متفاوت هستیم. ولی تفاوت به معنای پست تر بودن نیست؛ و اگر چه ما بر اساس طبعیت روانی خود اندیشه و رفتار و احساس متفاوتی داریم، ما این تفاوت را به عنوان یک امتیاز مینگریم، و کیفیتهایی را در خود مییابیم که مردان فاقد آن هستند و به غنای جامعه میافزاید. با چنین دیدگاهی، ما خواستار برابری سیاسی کامل زنان هستیم.”
تاریخچه روز جهانی زن
در سال ۱۹۰۳، زنان قشرهای متوسط و روشنفکر و اتحادیههای کارگری در ایالات متحده آمریکا که برای بدست آوردن حق رای مبارزه میکردند، «اتحادیه صنفی زنان» را بنیان نهادند. منظور از ایجاد این اتحادیه سازمان دادن زنان شاغل برای بهبود شرایط اقتصادی و سیاسی حاکم بر زندگی آنان بود. لازم به یادآوری است که در آغاز قرن بیستم شرایط کار به طور عمومی دشوار، و بویژه برای زنان طاقت فرسا بود و از این رو شرایط مناسب برای چنین سازمان یابی فراهم آمده بود.
در سال ۱۹۰۷، کلارا ستکین اولین کنفرانس زنان سوسیالیست را براه انداخت و از همه احزاب سوسیالیست خواست که برای حق رای زنان مبارزه کنند. ستکین نگران آن بود که حیطه مبارزات زنان به انحصار زنان بورژوا در آمده و زنان کارگر از حقوق خود محروم بمانند. زنان شرکت کننده در این کنفرانس، از جمله آلکساندرا کولونتای، برگزاری تظاهراتی برای جلب توجه و آگاه ساختن افکار عمومی درباره خواستههای زنان را مطرح کردند.
در سال ۱۹۰۸، شعبه ۳ انجمن زنان سوسیال دمکرات شهر نیویورک در ایالات متحده به ندای کنفرانس زنان سوسیالست پاسخ داده و اولین «روز زن» را در آخرین یکشنبه ماه فوریه با تظاهرات برای بهبود شرایط اقتصادی و حق رای برای زنان برگزار کردند.
درسال ۱۹۰۹، حزب سوسیالیست آمریکا آخرین یکشنبه ماه فوریه را “روز ملی زن” اعلام نمود و زنان تظاهرات ۲۰۰۰ نفره «روز زن» را در آن روز در قلب نیویورک برگزار نمودند. مبارزات زنان آمریکا در این زمان در در حال گسترش بود. در نوامبر سال ۱۹۰۹، زنان کارگر نساجی نیویورک اعتصابی را آغاز کردند که تا نیمه ماه فوریه ۱۹۱۰ ادامه یافت و تعداد زنان اعتصاب کننده به حدود ۲۰ تا ۳۰ هزار نفر گسترش یافت.
در سال ۱۹۱۰، دومین کنگره بین المللی زنان سوسیالیست در کپنهاگ با شرکت بیش از ۱۰۰ زن از ۱۷ کشور جهان به نمایندگی از طرف اتحادیههای صنفی، احزاب سوسیالیست و انجمنهای زنان کارگر، و نیز سه زن فنلاندی که نخستین نمایندگان زن مجلس این کشور بودند، برگزار شد. در این کنگره زنانی از آمریکا شرکت داشتند و کنگره را در جریان برگزاری روز زن در آمریکا قرار دادند. کلارا ستکین با الهام از اقدام زنان آمریکایی، پیشنهاد برگزاری روز جهانی زن را در این کنگره عنوان کرد. ایده همبستگی کارگران جهان در میان سوسیالیستها مورد پذیرش همگانی بود، اما همبستگی زنان جهان ایده جدیدی بود که با مخالفت بسیاری از سوسیالیستها روبرو شد. اما حزب سوسیالیست آلمان در آن زمان موقعیت مستحکمی در میان احزاب سوسیالیست داشت، و خوشبختانه کلارا ستکین نیز نقش مهمی در این حزب ایفا میکرد. از این رو، این ایده علیرغم مخالفتهای بسیار، پذیرفته گردید.
در سال ۱۹۱۱، اولین «روز جهانی زن» در ۱۹ مارس توسط سوسیالیستهای اروپا جشن گرفته شد. روز ۱۹ مارس از آن رو برگزیده شد که در سال ۱۸۴۸، امپراتور پروس در مقابله با اعتراضات مسلحانه مردم، در این روز قول اصلاحات و از جمله وعده حق رای به زنان داده بود که عملی نشده بود. آلکساندرا کولونتای که درآن زمان در آلمان بسر میبرد، در باره این روز چنین میگوید: “در آلمان و اتریش استقبال از این روز بس بیشتر از حد انتظار همه بود، زنان همچون دریایی خروشان همه جا بودند… همه جا جلسات زنان بود… حتی در شهرهای کوچک و دهات، سالنها چنان پر بود که از مردان شرکت کننده خواسته میشد که جای خود را به زنان بدهند… برای اولین بار مردان با بچهها در خانه ماندند، و همسرانشان، زنان محبوس در خانه، به جلسات آمدند. در بزرگترین تظاهرات خیابانی که ۳۰ هزار نفر در آن شرکت داشتند، پلیس سعی در برچیدن پلاکاردهای زنان داشت. زنان مقاومت کردند و فقط با دخالت نمایندگان سوسیالیست مجلس بود که جلوی خونریزی گرفته شد.”
در سال ۱۹۱۳، زنان روسیه برای اولین بار «روز جهانی زن» را در آخرین یکشنبه ماه فوریه جشن گرفتند.
در سال ۱۹۱۷، به یاد ماندنی ترین «روز جهانی زن» در پطروگراد برگزار شد. رهبران احزاب کارگری از زنان خواسته بودند که از برگزاری تظاهرات در «روز جهانی زن» خود داری کنند. اما زنان روسیه زیر بار فشار جنگ در طی سه سال که دو میلیون کشته به جای گذارده بود، و خسته از سرکوب شدن به عنوان فاحشه در برابر اعتراضاتشان در روز ۲۳ فوریه برای «نان و صلح» تظاهرات کردند. چهار روز پس ازآن، تزار مجبور به عقب نشینی شده و حق رای به زنان داد.
روز ۲۳ فوریه در تقویم قدیم روسیه، مطابق با ۸ مارس در تقویم دیگر کشورهای اروپایی و جدید آن کشور میباشد.
در دهه ۱۹۶۰، با اوجگیری مبارزات زنان همزمان با مبارزات مدنی مردم امریکا، بار دیگر توجه مردم این کشور به «روز جهانی زن» جلب شد. و در دهه ۱۹۷۰ «هفته تاریخ زنان» مقارن با ۸ مارس شکل گرفت، و سپس سراسر ماه مارس به عنوان «ماه تاریخ زنان» توسط کنگره آمریکا رسمیت یافت.
در سال ۱۹۷۵ برای اولین بار بزرگداشت روز جهانی زن توسط سازمان ملل متحد برگزار شد و این سال از طرف سازمان ملل «سال جهانی زن» عنوان شد.
در سال ۱۹۷۷، سازمان ملل متحد طی قطعنامه شماره ۳۲/۱۴۲ از همه کشورها دعوت کرد که با توجه به تاریخ و فرهنگ خود، یک روز در سال را به عنوان «روز سازمان ملل برای حقوق زنان و صلح جهانی» برگزینند. اگرچه در این قطعنامه مشخصا از ۸ مارس به عنوان روز جهانی زن نامی برده نشده، اما بسیاری از کشورهای جهان این روز را برای برگزاری «روز جهانی زن» (یا «روز جهانی زنان») برگزیدند.
***
روز جهانی زن، روز همبستگی زنان جهان است، و فرصتی است برای همه انسانهای آزاده که پشتیبانی خود را از مبارزات زنان اعلان دارند. ما نیز در این روز تبریکات و صمیمانه ترین آرزوهای خود را به زنان ایران تقدیم میکنیم.
——————–
پی نوشت: تامدتها باور عمومی بر این بود که پیدایش «روز جهانی زن» به خاطر اعتصاب و تظاهرات زنان کارگر نساجی در شهر نیویورک در سال ۱۸۵۷ بوده است. در سال ۱۹۸۵، خانم تیما کاپلان (Temma Kaplan)، فمینیست و استاد تاریخ دانشگاههاروارد، در مقالهای با عنوان “درباره سرچشمه سوسیالیستی روز جهانی زن” در شماره ۱ جلد ۱۱ نشریه «مطالعات فمینیستی» ( چاپ بهار ۱۹۸۵) اعلان داشت که وی در پژوهشهای خود درباره پیدایش روز جهانی زن هیچ نشانی از چنین تظاهراتی در تاریخ آمریکا نیافته است.
متاسفانه بخش دیدگاههای این مطلب بسته است.